آنچه مهم‌تر از جنجال «سيلي» است

به گزارش كردوار نيوز ، روزنامه فرهيختگان بعدا نوشت: يك سرباز با تحصيلات عاليه دو سال از عمر خود را در شغلي مي گذراند كه هيچ ارتباطي با تجربه و علم ندارد. بسياري متاهل بودند و توانايي سفر به شهرهايي را نداشتند كه درآمد ماهيانه آنها 400000 تا 300000 تومن است. آنها مشكلات رواني ، فرهنگي و اجتماعي زيادي را پشت سر گذاشتند و سرانجام كارتي گرفتند كه نگران نبودن آنها در ارتش قبلا بود و بعد از آن خيلي مفيد نبود و در عوض خاطرات بدي را پشت سر گذاشتند. ذهن ها هر وقت مي بينند. من قصد سياه نمايي ندارم ، فقط آنچه را مي شنوم مي نويسم و ​​البته كساني هم بودند كه در اين تاريكي درباره ارتش حرفي نمي زدند ، اما آنها مشكلات بزرگي را كه همه سربازان با آن روبرو بودند نيز در ميان مي گذاشتند.

اين گزارش در نظر گرفته شده است ، اما در نظر گرفته نشده است. من نمي خواهم صفحه را با اين مشكلات و آنچه شنيده ام پر كنم. زيرا اگر مجبور باشد با صفحه و شماره روزنامه باشد ، پرداخت هزينه همه چيز و نوشتن همه چيز غيرممكن است. من فقط مي خواستم يك فرض اساسي در مورد محل نگهداري سربازان ، زندگي آنها و درآمد آنها به دست آورم و در مورد حوادثي بنويسم كه حتي بدبين ترين سربازاني كه با آنها صحبت كردم نگفتند يا به آنها فكر نكردند. يك سرباز را در اجراي قانون قرار دهيد و كتك بزنيد! بياييد با اين مقدمه شروع كنيم و ببينيم دقيقاً چه اتفاقي در كشور مي افتد ، حرمت برخي براي اعمال قانون تحت پوشش سيستم بسيار زير پا گذاشته شده و زير پا گذاشته مي شود.

پرده اول ؛ سرباز بابلي

در اواسط ماه دسامبر ، خبر عجيبي مبني بر ضرب و شتم يك سرباز هنگام كار در بابل منتشر شد. ماجرا از اين قرار بود كه يكي از پرسشگران عدالت بابلي هنگام ورود مشتري به محل كار سعي در ورود به ورودي مشتري داشت اما سرباز صادق بابلي مانع ورود وي شد زيرا سرباز صادق بابلي در مقابل پرسشگر قرار داشت و او را نمي شناخت. در نتيجه ، بازجو مانند يك سرباز مورد ضرب و شتم قرار مي گيرد و اين آغاز بعدي حادثه است. البته اظهارات گوناگون ديگري نيز وجود داشت و بازپرس سرباز را به اتاق خود برد و مرا كتك زد و اين همان روايت اصلي بود كه من از مدل روايت نوشتم و چون قضات در بدو ورود و بابلي ها خبره بودند وكلا يك مشتري جداگانه براي ورود بودند ، سرباز بابلي بازجو را به رسميت نمي شناخت. وقتي محقق با لجاجت و پافشاري وي در جستجو مواجه مي شود ، سيلي به صورت او مي زند. عملي همراه با اعتراض سرباز و خانواده اش و رسانه اي كه از سرباز حمايت مي كند. با اين حال ، اين واقعه با تمام نكات اضافي به سرعت كاهش مي يابد و با عذرخواهي و برخي اظهارات و تكذيب ها موضوع حل مي شود. همانطور كه مقام قضايي مازندران بلافاصله به مردم اعلام كرد: “كميته ويژه شوراي كنترل حقوق مدني در سال وظيفه تحقيق در مورد مسائل مطرح شده در رابطه با سرباز مازندراني و بازپرس را با مشاركت پليس ارشد و بازرس سازمان استان. جلسه سه ساعته. “وي پس از تحقيقات ، خبرچينان را در جريان قرار داد و به توضيحات قاضي گوش داد.

دريادار غلامرضا رحيمي پور رئيس اداره منابع انساني ستاد كل نيروهاي مسلح ادامه داد: ستاد كل نيروهاي مسلح اين موضوع را بر اساس وظيفه خود در حمايت از حقوق سربازان ادامه داده است و از وي محافظت شد. البته قول هايي داده شد كه موضوع در سطحي بالاتر و جدي تر مورد توجه قرار گيرد ، اما به جز اين حادثه چيزي گزارش نشده است …

پرده دوم ؛ سرباز راهور

وقتي شروع به نوشتن اين گزارش كردم ، فكر كردم كه اگر داستان سرباز بابلي به اين آهستگي حل نشده بود و به جاي آرام شدن و عذرخواهي ، بازپرس عصباني و خشن را به خاطر اقدامات زشت خود با او توبيخ مي كردند. .. اگر به درستي پردازش شود ، امروز مجبور نبوديم كه در مورد ضرب و شتم و توهين ديگر براي سرباز ديگري بنويسيم. اما چه مي توانيم انجام دهيم كه عادت كنيم همان سوراخ را بارها و بارها گاز بگيريم؟

دو روز بعد ، پيام ديگري با مختصات مشابه آنچه در بابل اتفاق افتاده بود ، به سرعت پخش و حذف شد. ابور اكبري ، سرباز راهور در نزديكي دروازه مترو دولت تهران ، از ورود يك اتومبيل دنا (كه قبلاً از طرف نمايندگان مجلس خواسته شده بود) از ورود به خط ويژه اتوبوس جلوگيري مي كند. با اين وجود راننده و فرد داخل دنا (علي عسكر آنابستاني ، نماينده مردم سبزوار در مجلس شوراي اسلامي) اصرار به عبور از خط ويژه دارند. از آنجا كه اين نماينده مجلس اجازه تردد با خطوط ويژه را نداشت ، سرباز اجازه اين كار را نداد و بحث و درگيري درگرفت و پس از توهين به سرباز ، گويي نماينده مردم در مجلس شوراي اسلامي بود! اين يك جلسه فيزيكي با يك سرباز است. در ويدئوي منتشر شده ، مردم و سربازان مي گويند كه آنابستاني به عنوان يك سرباز دروغ مي گويد و نماينده خود آن را انكار مي كند. با اين حال ، آنچه واضح است اظهارات افرادي است كه در صحنه حضور داشته و ادعا مي كنند كه سرباز هستند و تمام استثناهايي كه در پي آن آمده است.

ميبيني به همين ترتيب ، يك سرباز با تحصيلات عالي با نماينده مردم و يك قانونگذار روبرو مي شود كه مسئول كنترل يك خط ويژه براي جلوگيري از ورود وسايل نقليه غير مجاز به اين خطوط هنگام كار است!

پرده سوم؛ ويديويي از درگيري را پخش كنيد

داستان سرباز راهور از چند منظر قابل بررسي است كه اين روزها تحليل و توضيح جنبه هاي مختلف را ديده و شنيده ايد. براي شماره اول ، به نظر من ، بايد وارد تناقضات و اختلافات در روايت داستان اصلي شويم. يعني ابتدا يك ساكن ، سازماني مانند سازمان صدا و سيما بايد در اين ماجرا دخالت كند و ويديويي از اين واقعه را از ابتدا تا انتها در رسانه ملي پخش كند. همانطور كه سرباز اعتراف كرد ، بايد دوربين هاي شهر و ترافيك در منطقه وجود داشته باشند و جزئيات را به راحتي پيدا كنيد. صداوسيما با اين كار به موضوعي پاسخ مي دهد كه هم براي فرار از حملات و فشارها و براي كسب اعتبار و هم براي روشن شدن موضوع و تسريع در نوع مقابله ، اذهان عمومي را به خود مشغول كرده و جلسات بعدي كمك مي كند. . در هر صورت ، اين حق هر كس است كه وقتي چنين موضوعي به يك نگراني عمومي و حداكثر دانش آموز تبديل شود ، پاسخ دهد و هيچ دانش آموزي نمي تواند در راديو در هر كجا به خوبي پاسخ دهد.

اين داستان هاي بي شمار و ادعاهاي متناقض در مورد كيفيت داستان و وقايعي كه در آنجا رخ مي دهد ، توانايي پوشاندن و گسترش داستان غير واقعي را بسيار افزايش مي دهد و بدون شك مسئله ساز خواهد بود. به خصوص هنگامي كه برخي از افراد به دنبال ماهيگيري سياسي و موجود هستند و در اين شرايط به فكر حل حسابهاي سياسي خود نيستند. البته علي رغم ادعاهاي نماينده مجلس مبني بر ضرب و شتم ، سردار محمد حسين حميدي ، فرمانده پليس راهور تهران ، در بيانيه اي گفت كه يكي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به عنوان سرباز راهور مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. يك خط ويژه: “كار سرباز ما كاملاً درست و قانوني بود.” و سرباز نبايد اجازه دهد يك وسيله نقليه بدون مجوز در يك خط ويژه حركت كند. ما در مورد تماس فيزيكي نماينده با سرباز پليس راهور اسناد كافي داريم و بايد ببينيم دادگاه در اين زمينه چه تصميمي مي گيرد. “در اين زمينه ، ما اسناد خود را به دادگاه ارسال كرده ايم.”

پرده چهارم؛ اولين قدم مبارزه با بي قانوني است

اين اصل كه تخلف صورت گرفته را نمي توان از همه تناقض ها ، ادعاها و روايات مختلفي كه در آن زندگي مي كنيم استنباط كرد.

در هر صورت ، آن سرباز مسلماً مشكلي با پدرسالاري يا نماينده مردم سبزوار در مجلس نداشت كه وي را قطع كرده و سپس به چنين حومه اي منتقل كند. بنابراين ، صرف نظر از اينكه چه كسي درست است و چه كسي ، نماينده مردم سبزوار در مجلس شوراي اسلامي ، علي عسگر آنابستاني ، قانون منع عبور از خط ويژه بدون مجوز سفر را نقض كرد. همين س questionال را بايد پرسيد و پاسخ داد تا طرف هاي ديگر داستان روشن شوند.

البته نبايد فراموش كنيم كه وي نماينده مجلس است و سعي در سو abuseاستفاده از موقعيت خود دارد و نوع مجازاتي كه دريافت خواهد كرد نبايد مانند ديگران باشد. يعني جريمه اي مشابه آنچه در بابل اتفاق افتاده و داستان سرباز بابلي و خوش بينانه ترين عذرخواهي و غيره. پايين رويداد و كوچه سمت چپ را جمع كنيد!

پرده پنجم؛ خط ويژه زندگي آنابستاني را حذف كنيد

اما خارج از اصل عمل ، كه به وضوح با ايجاد و سو استفاده از منصب و قدرت غيرقانوني است ، اين يك شيوه زندگي و يك اپيدمي از الگوي رفتار ، زندگي و فعاليت برخي از مقامات ، به ويژه Anabastians است. سبك زندگي اشرافي ، با بهره گيري از انواع رانت ها و فرصت ها بدون هيچ گونه كنترلي ، و حتي توجيه اينكه چرا متعلق به اين افراد هستند ، فضايي را براي آنها ايجاد مي كند كه هر جنبه از زندگي آنها يك مدل خط ويژه است. توييت ها ، ادعاها و اظهارات اين نماينده مجلس و بسياري از همكاران وي ، به ويژه در مورد حق مسكن و نقل و انتقال پول براي خودروهاي دنا را مشاهده كنيد. با اصرار بر خريد اين دستگاه هاي خاص و كوچكترين عقب نشيني ، در صورت اصلاح نشدن اين تصوير ، اين افراد را مورد حمله قرار داده و تهديد مي كنند كه اين عادت رفتن به اجاق گازهاي روي خطوط خاص و شايعه مخالف بودن شخصي با آنها است. ايجادزنند. اگر چيز ديگري باشد ، تعجب آور خواهد بود. ما آنقدر از آرمان ها و ايدئولوژي هاي ابتداي انقلاب فاصله گرفته و آيات و گفت وگوها را فراموش كرده ايم كه سرانجام چنين افرادي با چنين اقداماتي اكنون نماينده ما در مجلس شده است كه اكنون انقلاب ناميده مي شود. ما سالهاست كه فرياد مي كشيم و خواستار اين هستيم كه شفافيت در راس همه اقدامات مقامات ، به ويژه نمايندگان مجلس و قانونگذاران باشد. دريابيد كه آنها چه دارند و با آنچه كه دارند انجام مي دهند ، از چه چيزي دفاع مي كنند و چقدر عقب هستند. اما به استثناي چند شعار و چند ادعا ، مردم و مدعيان هيچ سودى نكردند و در نتيجه آنها با سهولت ايجاد اين بي تفاوتي و مصونيت به طور جداگانه به ما حمله مي كنند.

من قانونگذار نيستم. من هيچ مسئوليتي ندارم و چيزي جز نوشتن نمي دانم و ادعا نمي كنم ، اما اين را مي دانم به شرطي كه جريان انتقاد و تقاضا باعث تغيير در اين شيوه زندگي و اين الگوي غذايي خاص نشود و تا زماني كه به آن ارتباطي نداشته باشد. به طور قطع ، آنچه براي سرباز بابلي اتفاق افتاد و با سقوط سرباز كشيش ، چند برابر خواهد شد و برخي چنين سر و صدايي ايجاد مي كنند و خون ملت را به جوش مي آورند ، و سپس هيچ چيز ناپديد نمي شود!

پرده آخر ؛ ارزيابي افراد در رسانه ها

صادقانه بگويم ، من تعجب نمي كنم كه در اين چند روز روزنامه به نفع نماينده مجلس روي بياورد و آنابستان به عنوان چهره مظلوم حادثه شناخته شود. من تعجب نمي كنم كه آنها عابد اكبري را به مخالفان و مخالفان رژيم نسبت مي دهند ، يا به خوش بينانه ترين حالت ، داستان را با عذرخواهي و بوسه به پايان مي رسانند. به راستي ، اگر اينستاگرام نبود ، اگر آن افراد سرباز را به سرعت اسكورت نمي كردند و اين لحظات را ضبط نمي كردند ، چه زماني دوربين راديو به صحنه مي رسيد و چه داستاني را براي مخاطبان تعريف مي كرد؟ چند نفر ، چند سرباز تاكنون چنين برخوردي داشته اند و نتوانسته اند صداي خود را به گوش ديگران برسانند؟ اول از همه ، آنچه بايد انجام شود و گفته شود ، و ما انتظار داريم اين فضاي طلبكارانه ، اين فضاي آشفته كننده و اين حركت فعال مردم و شهروندان تقويت و تشويق شود تا صاحبان قدرت و سرمايه و البته مستاجرها علاقه خود را در انجام هر كاري كه آزاد هستند احساس نمي كنند و هيچ كس به اين كودكان زيبا نمي گويد كه اين بيش از چشم شما است!

اين داستان مديون جريان رسانه هاي اجتماعي رسانه هاي اجتماعي است و ظرفيت اين شبكه ها اكنون برجسته شده و هشتگ هايي در اين زمينه ايجاد شده است ، ضمن تقويت و پشتيباني از اين مدل تقابل ، نوبت تنظيم كننده ها ، به ويژه پارلمان است . تا هر چه زودتر قدم قاطعي برداريم.براي كساني مانند او با اين نماينده درسي باشيم و دامن مجلس را از شك و تهمت پاك كنيم.

انتهاي پيام